بیش از ۳/۲ میلیون استرالیایی با درد مزمن زندگی می کنند و انتظار می رود این تعداد تا سال ۲۰۵۰ میلادی به بیش از ۵/۲ میلیون نفر برسد.
این وضعیت برای استرالیا در حدود ۷۳ میلیارد دلار در سال هزینه دارد چرا که باعث کاهش بهره وری می شود و اقدامات درمانی برای کنترل درد نیز هزینه دارد.
مری-لین کاچرین (Mary-Lynne Cochrane) زنی است که با درد شدید ناشی از آرتروز زندگی می کند.
وی همچنین دچار پارگی تاندون آشیل است و چندین بار تحت عمل جراحی مچ پا و زانو قرار گرفته است.
وی برای کنترل درد، علاوه بر این که تحت چندین عمل جراحی قرار گرفته است، برای حدود ۳۰ سال نیز از مواد افیونی استفاده کرده است.
خانم کاچرین می گوید: «من از این ها استفاده می کردم تا درد نداشته باشم و همین طور که جراحی های بیشتری انجام می دادم از این مواد برای دوره های طولانی تری استفاده می کردم تا این که به مرحله ای رسیدم که باید به طور دایمی این مواد به بدنم می رسید. به همین دلیل در حال نوعی بی هوشی بودم و برای چیزی اهمیت قائل نبودم و دچار افسردگی شده بودم. این باعث شده بود تا از لحاظ اجتماعی، روانی و جسمی تحت تاثیر قرار گیرم.»
در حالی که مواد شبه افیونی یا اپیوییدها هنوز برای مدیریت درد به کار می روند، روش های جدیدی نیز برای کنترل درد به طور روزافزون مورد استفاده قرار می گیرند.
امروزه بسیاری از متخصصان مدیریت درد معتقدند بهترین روش کنترل درد برای اکثر افراد داشتن رویکردی جامع نگر «زیستی، روانی،اجتماعی» یا به اصطلاح bio-psychosocial است.
کرول بنت (Carol Bennett) رییس مرکز درد استرالیا (Pain Australia) است.
وی می گوید: «موضوع این است که یک گروه از متخصصان سلامت بتوانند با یک فرد کار کنند تا بر اساس نیازهای فردی وی بهترین گزینه های مراقبتی را به وی ارائه کنند. این می تواند متشکل از یک روانشناس، متخصص تغذیه، فیزیولوژیست ورزشی یا پزشک عمومی باشد. یعنی تمام عناصر لازم برای ابعاد جسمی، روانشناسی و پزشکی.»
هفت سال پیش، خانم کاچرین رویکرد زیستی، روانی، اجتماعی را برای مدیریت درد امتحان کرد. او به یک بیمارستان در سیدنی مراجعه کرد تا یاد بگیرد در مورد درد طور دیگری فکر کند و با انجام کارهایی مانند مدیتیشن و تمرینات ورزشی آن را مدیریت کند.
او هر هفته حداقل در دو جلسه روان درمانی نیز شرکت می کند. حتی اکنون در طول بحران کروناویروس، او به دیدارهای خود با پزشک عمومی، متخصص تغذیه و کارشناس فیزیوتراپی ادامه می دهد و به طور حضوری و یا به طور مجازی و از طریق Zoom در این جلسات شرکت می کند.
وی اکنون ترجیح می دهد داروی اکسیکودون (oxycodone) آخرین راه حل برای کنترل دردش باشد، نه اولین راه.
خانم کاچرین می گوید: «ابزارهای مختلفی مثل مدیتیشن، حرکت و چیزهایی که انجام می دهم به من این امکان را داد تا یاد بگیریم مغز چه عضو قدرتمندی است و چطور می توانم الگوهای مغزی خود را تغییر دهم تا درد را فریب دهد و این کاری است که من انجام می دهم. الان من کنترل را در دست دارم، نه درد.»
خانم بنت می گوید کلینیک های درد جامع نگر می توانند به افراد در مدیریت درد کمک کنند.
وی می گوید با وجود این که داروهای شبه افیونی برای کنترل دردهای حاد عالی هستند، مصرف طولانی مدت آنها می تواند عواقبی در پی داشته باشد.
خانم بنت می گوید در برخی موارد پیچیده مدیریت درد که داروهای شبه افیونی بخشی از روند درمانی هستند افراد باید از نزدیک تحت نظر یک متخصص درد باشند.
وی می گوید: «اگر شما از این ها برای طولانی مدت استفاده می کنید شاید کمک گرفتن از یک متخصص درد مفید باشد، چون می تواند روش های درمانی و سرویس هایی که می توانند به کنترل درد در طولانی مدت کمک کنند را هماهنگ کند، تا استفاده از دارو، درمان اصلی نباشد. دارو قطعا نباید اولین راه حل باشد. این باید چیزی باشد که برای یک دوره مشخص مصرف شود و سپس از سایر روش های درمانی برای کمک به مدیریت درد استفاده شود.»
افرادی که برای کنترل درد مزمن خود نیاز به حمایت دارند می توانند به برخی خدمات که هزینه های آنها با حمایت دولتی پرداخت می شود دسترسی داشته باشند.
این افراد می توانند برای تماس با این مراکز با پزشک عمومی خود تماس بگیرند و در مورد برنامه های مدیریت بیماری های مزمن و یا برنامه های سلامت روانی راهنمایی بخواهند.